فیلرها یا پر کننده ها در زبان انگلیسی

 
فیلرها یا پر کننده ها در زبان انگلیسی
عباراتی مثل you know?، یا like…، چیزهایی هستن که در زبان انگلیسی بهشون میگیم فیلر ( Filler ) یا پرکننده. این فیلرها نقش مهمی در روان صحبت کردن ما در حین مکالمه دارن.

نقش پر رنگ فیلرها یا پرکننده ها در مکالمات زبان انگلیسی به هیچ وجه قابل انکار نیست. این مسئله حتی در موارد مهمی مثل آزمون آیلتس هم خودش رو نشون میده. البته در کلاس های آیلتس در سپانو، که نماینده‌ی رسمی خانه آیلتس آفرینش در استان گیلانه، بیشتر و تخصصی‌تر با پرکننده ها آشنا میشین؛ اما تو این مقاله میخوایم به طور خلاصه بهشون یه نگاهی بندازیم.
این جمله رو ببینین: “English is like, totally fun to learn, you know?” ؛ در این جمله، اگه عبارت‌های “like”، “totally” و “you know” رو از جمله خارج کنیم، چیزی که باقی میمونه یه حمله‌ی ساده و روان و قابل فهمه: English is fun to learn. پس نکته‌ی استفاده از اون همه کلمه‌ی اضافی چیه؟
احتمالاً در مکالماتی که توی فیلم‌ها یا سریال‌ها میبینین فیلرها به گوشتون خوردن. ممکنه به نظرتون، این پرکننده ها یه چیز بیخود و اضافی بیان، اما در واقع نقش خیلی پر رنگی در زبان انگلیسی به خصوص امریکن انگلیش ایفا می‌کنن.
فیلرها می‌تونن یه رفیق فوق‌العاده برای زبان آموزها باشن، به شرطی که ازشون به جا و به اندازه استفاده بشه. به همین خاطر یه لیستی تهیه کردیم از فیلرهایی که باعث میشن حرف زدنتون مثل نیتیوها بشه. این فیلرها هم به حرف زدنتون در کلاس های زبان یا کلاس های مکالمه کمک می‌کنن و هم می‌تونن در آزمون اسپیکینگ آیلتس به کارتون بیان.

12 فیلر ( پر کننده ) زبان انگلیسی که دونستنشون حیاتیه

1. Well


این کلمه در معانی مختلفی به کار میره. می‌تونین ازش برای نشون دادن این که دارین فکر می‌کنین استفاده کنین. یا می‌تونین به عنوان یه مکث تو جمله ازش استفاده کنین. حتی می‌تونین برای فیصله دادن یا بستن یه بحثی ازش استفاده کنین.

“Well, I guess $20 is a good price for a pair of jeans.”
“The apples and cinnamon go together like, well, apples and cinnamon.”

“Well… fine, you can borrow my car.”



2. Um/er/uh


این آواها بیشتر وقتی به کار میرن که جواب سوالی رو نمی‌دونین یا نمی‌خواین به سوالی جواب بدین. می‌تونین از همه‌شون کنار هم یا از هر کدوم به صورت جدا استفاده کنین.

“Um, er, I uh thought the project was due tomorrow, not today.”
“Umm… I like the yellow dress better!”



3. Hmm


"همم" یه صدای متفکرانه‌ش، و نشون میده دارین روی یه سوالی فکر می‌کنین یا در حال تصمیم گیری هستین.

“Hmm, I like the pink bag but I think I’ll buy the black one instead.”



4. Like


این کلمه بعضی وقت‌ها در موقعیتی به کار میره که در مورد چیز کاملاً مشخص و به خصوصی حرف نمی‌زنیم. اما در مکالمه اغلب وقتی به کار میره که می‌خواین چند لحظه فکر کنین تا کلمه‌ی بعدی رو تو ذهنتون جفت و جور کنین. در استفاده از Like دقت کنین، به ویژه در مواردی مثل آزمون آیلتس ، چون Like به عنوان یه فیلر تقریباً جلوه‌ای منفی داره. این کلمه اغلب توسط دخترهای جوون آمریکایی به شکلی افراطی استفاده میشه، و ممکنه با استفاده از این فیلر این طور به نظر برسه که نمی‌دونین دارین در مورد چی حرف می‌زنین و جواب سوال رو نمیدونین.

My neighbor has like ten dogs.”
“My friend was like, completely ready to like kick me out of the car if I didn’t stop using the word ‘like’.”



5. Actually/Basically/Seriously


این کلمات، همگی، قید هستن و عمل‌های مختلف رو توصیف می‌کنن. خیلی از صفت‌های انگلیسی در آخرشون –ly دارن، و همین شناساییشون رو راحت‌تر می‌کنه. هر کدوم از این کلمه‌ها می‌تونن به عنوان فیلر به کار برن و صد البته در قدرت و اثرگذاری جمله هم نقش دارن. برای مثال "actually" برای برجسته کردن چیزیه که شما فکر می‌کنین درسته، اما ممکنه بقیه نظرشون این نباشه. از طرف دیگه، "Basically" و "Seriously" هم معنی جمله رو تا حدی تحت تاثیر قرار می‌دن. "Bascially" وقتی به کار میره که می‌خواین چیزی رو به صورت خلاصه بیان کنین، و "Seriously" نشون میده که شما چیزی که می‌خواین بعدش بیان کنین رو چقدر جدی می‌گیرین.

“Actually, pugs are really cute!”
“Basically, the last Batman movie was seriously exciting!”



عبارت‌هایی مثل "Totally"، "Literally" و "Clearly" هم قیدهای دیگه‌ای هستن که می‌تونن مثل فیلرها به کار برن.
-کلمه‌ی "Literally" میشه "چیزی که درشته"، ولی خیلی وقت‌ها توی مکالمه با منظور دیگه‌ای به کار میره: برای بیان یه احساس قوی. مثلاً: you’re not just laughing you’re literally dying from laughter..
-عبارت "Totally" یعنی "کاملاً"، و برای تاکید در مورد چیزی به کار میره.
- قید "Clearly" معنی مشابه Obviously داره و برای بیان چیزی که مشخصاً درسته به کار میره.

6. You see


این فیلر برای به اشتراک گذاشتن یه حقیقت که تصور می‌کنین طرف مقابل ازش بی اطلاعه استفاده میشه.

“I was going to try the app, but you see, I ran out of space on my phone.”

7. You know


برای گفتن چیزی که می‌دونین طرف مقابل هم خودش ازش اطلاع داره. علاوه بر این، You know، می‌تونه به جای بیان کامل توضیح هم به کار بره، مشخصاً وقتی می‌دونیم طرف مقابل احساس یا منظور ما رو درک کرده.

“We stayed at that hotel, you know, the one down the street from Times Square.”
“When the elevator went down, I got that weird feeling in my ears, you know?”

8. I mean


برای بیان منظورتون به صورت واضح یا تاکید روی اینکه در مورد یک چیز چه حسی دارین. علاوه بر این، عبارت I mean برای اصطلاح خودتون و گفتن توضیحات صحیح هم به کار میره.

“I mean, he’s a great guy, I’m just not sure if he’s a good doctor.”
“The duck and the tiger were awesome but scary. I mean, the tiger was scary, not the duck.”
“The cave is two thousand—I mean—twenty thousand years old!”

9. You know what I mean?


این عبارت برای این استفاده میشه که بخوایم مطمئن شیم شنونده گوشش با ماست و منظور حرفمون رو متوجه شده.

“I really like that girl, you know what I mean?”

10. At the end of the day


این عبارت که معنیش میشه "آخرش" یا "در نهایت"، یکی از فیلرهای رایج قبل از گفتن یه نتیجه‌گیریه.

“At the end of the day, we’re all just humans, and we all make mistakes.”

11. Believe me


یه روش برای دونستن اینه که آیا شنونده‌تون اصلاً به حرفایی که دارین می‌گین اطمینان داره یا نه. در ضمن برای تاکید روی حرفی که قراره بزنین هم به کار میره.

“Believe me, I didn’t want this tiny house, but it was the only one I could afford.”
“Believe me, this is the cheapest, tiniest house ever!”

12. I guess/I suppose


این دو تا عبارت برای نشون دادن مردد بودنتون و این که کاملاً در مورد چیزی که دارین حرف می‌زنین مطمئن نیستین، یا بهتر بگیم، برای بیان عدم قطعیت به کار میره.

“I was going to eat dinner at home, but I guess I can go eat at a restaurant instead.”
“I guess” is used more often in speech, but “I suppose” can sound classier (a bit smarter).

پس پرکننده ها رو یادتون نره. فراموش نکنین مکالمات زبان انگلیسی مثل هر زبان دیگه‌ای نیاز داره تا به طبیعی‌ترین شکل ممکن صورت بگیره تا میزان تسلطتتون رو نشون بده. یکی از راه‌های عادی سازی زبان انگلیسیتون استفاده از فیلرهاست. باز هم توصیه می‌کنیم که حتماً از فیلرها به جا و به اندازه استفاده کنین. در کلاس‌های اسپیکینگ به طور خاص روی این موارد بحث و گفت‌و گو صورت میگیره. در کلاس های آیلتس هم به طور ویژه این مسئله بررسی میشه. برای اطلاعات بیشتر در خصوص دوره های زبان انگلیسی و آیلتس آفرینش می‌تونین با موسسه تماس بگیرین.


ایمیل را وارد کنید
تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید