ضرب المثل های انگلیسی ضرب المثل های انگلیسیضرب المثلها بخش مهمی از فرهنگ و زبان یک ملت را شامل می شوند و اغلب به شکل یک نثر کوتاه بیان می شوند و استفاده از آنها در گفتار و شنیدار موجب جذاب تر شدن آنها می شود. در اینجا تعدادی از ضرب المثل های انگلیسی با ترجمه و معادل فارسی آن آورده شده است. First catch your hare, then cook himمرغی که در هواست نباید به سیخ کشیدTo run with the hare and hunt with the houndsیکی به میخ و یکی به نعل زدنTo carry coals to Newcastleزیره به کرمان بردنTo go with the streamهمرنگ جماعت شدنTo move heaven and Earthآسمان را به زمین دوختنPhysician, heal thyselfکل اگر طبیب بودی سر خود دوا نمودیTo milk the ramآب در هاون سائیدنSpare the rod and spoil the childکسی که بچه خود را نزند روزی به سینه خود خواهد زدThe shoemaker's wife goes the worst shodکوزه گر از کوزه شکسته آب می خوردHalf a loaf is better than no breadکاچی به از هیچ چیز استWhen in Rome, do as the Romans doخواهی نشوی رسوا، همرنگ جماعت شوTo get out of bed on the wrong sideاز دنده چپ برخاستنThere is honour among thievesسگ سگ را نمی خوردOne should not look a gift horse in the mouthدندان اسب پیشکشی را نمی شمارندStrike while the iron is hotتا تنور گرم است باید نان پختOne swallow does not make summerبا یک گل بهار نمی شودLight come, light goباد آورده را باد می بردHis bread is buttered on both sidesنانش در روغن استHe is a button shortیک تخته اش کم استTo put the cart before the horseسرنا را از ته گشاد آن زدنTo dance to a person's tuneبه ساز کسی رقصیدن Bargain is bargainحساب حساب است، کاکا برادر nothing ventured, nothing gainedنابرده رنج گنج میسر نمیشودHe is a dog in the managerنه خود خورد نه کس دهد، گنده کند به سگ دهدLike water off a duck's backچون گردکان بر گنبدLike a duck in thunderstormمثل خر در گل ماندهAll is well that ends wellشاهنامه آخرش خوش استBirds of a feather flock togetherکبوتر با کبوتر باز با بازTo bite a fileآب در هاون سائیدنTo have a finger in every pieنخود هر آشی بودنHis fingers are all thumbsدست و پا چلفتی استno news is good newsبی خبری خوش خبری استTo pour oil on the fireآتش را دامن زدنThere is no smoke without fireتا نباشد چیزکی مردم نگویند چیزهاDon't bite the hand that feeds youنمک خوردی نمکدان مشکنTo fall from the frying pan into the fireاز چاه درآمدن و در چاله افتادنA burnt child dreads the fireمارگزیده از ریسمان سیاه و سفید می ترسد.منبع : zabanamoozan میانگین امتیاز کاربران: 0.0 (0 رای) 12345 امتیاز 12345 برای امتیاز باید عدد وارد کنید ایمیل را وارد کنید ایمیل صحیح نیست ایمیل نمایش داده شود. تعداد کاراکتر باقیمانده: 500 نظر خود را وارد کنید بازخوانی بازخوانی پس از انتشار این نظر، به من اطلاع داده شود. ارسال